English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (5939 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ge U بزرگتر از یا برابر با
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
clout U هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clouted U هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clouting U هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clouts U هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
double U دو برابر بزرگتر
doubled U دو برابر بزرگتر
doubled up U دو برابر بزرگتر
Other Matches
howitzer U توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
doubled up U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
densities U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
isodomon U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
sensitive to corrosion U حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
triplicate U سه برابر سه برابر کردن
without recourse U عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
gt U بزرگتر از
bigger U بزرگتر
nonus U بزرگتر
majored U بزرگتر
Sr U بزرگتر
pre eminent U بزرگتر
greater U بزرگتر
elder U بزرگتر
greater than U بزرگتر از
doyens U بزرگتر
majoring U بزرگتر
major U بزرگتر
doyen U بزرگتر
headman U بزرگتر
seniors U بزرگتر
senior U بزرگتر
headmen U بزرگتر
majordomo U بزرگتر خانه
macronucleus U هسته بزرگتر
expand U بزرگتر کردن
superior number U عدد بزرگتر
samuel sen U سموئیل بزرگتر
paramount U برتر بزرگتر
oversize U بزرگتر از اندازه
increase U بزرگتر شدن
increased U بزرگتر شدن
increases U بزرگتر شدن
brown major U براون بزرگتر
over size U بزرگتر از اندازه
Big Brother U برادر بزرگتر
bigbrother U برادر بزرگتر
expanding U بزرگتر کردن
expands U بزرگتر کردن
repot U در گلدان بزرگتر کاشتن
whopper U از اندازه بزرگتر عظیم
macronucleus U هسته سلولی بزرگتر
repots U در گلدان بزرگتر کاشتن
repotted U در گلدان بزرگتر کاشتن
admedium lampholder U سرپیچ بزرگتر از معمولی
phases U بخشی از فرآیند بزرگتر
whoppers U از اندازه بزرگتر عظیم
phase U بخشی از فرآیند بزرگتر
phased U بخشی از فرآیند بزرگتر
feck U سهم بزرگتر اکثریت
to increase [to, by] U بزرگتر شدن [به مقدار]
repotting U در گلدان بزرگتر کاشتن
He wants to bite off more than he can chew. U لقمه بزرگتر از دهانش برداشته
macrogamete U سلول جنسی ماده بزرگتر
positive U ولتاژ الکتریکی بزرگتر از صفر
Do you have anything bigger? U آیا چیزی بزرگتر دارید؟
splash proof enclosure U حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
improper fraction U کسری که صورت ان بزرگتر از مخرج باشد
satellites U کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
satellite U کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
overloads U ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
overloaded U ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
overload U ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
overslaugh U بخشودگی از کاری برای انجام کار بزرگتر
His eye is bigger than his belly. <proverb> U چشمش بزرگتر از شکمش مى باشد (یریص و پر خور).
characteristic U مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
characteristically U مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
superscript U ححرف کوچکی که بزرگتر از خط طبیعی حروف چاپ شود.
add U قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
to inlay a printed page U صفحه چاپ شدهای را در برگ بزرگتر و محکم تری نشاندن
adds U قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
adding U قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
refan U جایگزین کردن فن اصلی بافنی با قطر بزرگتر و مراحل کمتر
carried U زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carries U زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carry U زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carrying U زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
overflows U نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
overflowed U نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
overflow U نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
carried U رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
chaining U به این ترتیب برنامههای بزرگتر فرفیت حافظه نیز قابل اجرا هستند
serial U مدار جمع کننده که در هر لحظه روی یک رقم از عدد بزرگتر کار میکند
serials U مدار جمع کننده که در هر لحظه روی یک رقم از عدد بزرگتر کار میکند
carrying U رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
carries U رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
carry U رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
milk disk U دیسک انتقال داده از ماشین کوچک به کامپیوتر بزرگتر. که توان پردازش بیشتر دارد
milking machine U ماشین قابل حمل که داده ماشینهای مختلف را می پذیرد و به کامپیوتر بزرگتر ارسال میکند
preventative U بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
excess U کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
virtual U فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد
excesses U کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
gains U افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
gain U افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
preventive U بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
gained U افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
subset U مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند
infinity U حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
sub domain U سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است
building block principle U طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
doubled up U دو برابر
equaled U برابر
doubled U دو برابر
equal U برابر
he is twice the man he was U دو برابر
homological U برابر
identical U برابر
level with each other U برابر
equipollent U برابر
equaling U برابر
as much a U دو برابر
even <adj.> U برابر
breast U برابر
bracketed U برابر
vs U در برابر
decuple U ده برابر
tantamount U برابر
eq U برابر با
equals U برابر
equalling U برابر
equalled U برابر
euqal U برابر
double U دو برابر
abreast U برابر
triples U سه برابر
squared U برابر
tripled U سه برابر
triple U سه برابر
for U در برابر
square U برابر
sixfold U شش برابر
one fold U یک برابر
one hundred times as many U صد برابر
squares U برابر
versus U در برابر
sextuple U شش برابر
paripassu U برابر
symmetric U برابر
ninefold U نه برابر
squaring U برابر
breasts U برابر
tenfold U ده برابر
opposite U برابر
opposites U برابر
threefold U سه برابر
three fold U سه برابر
tripling U سه برابر
two fold U دو برابر
overlaying U کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
overlays U کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
overlay U کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
affluent رودخانه ای که به داخل رودخانه بزرگتر یا دریاچه بریزد.
treble our casualties U سه برابر تلفات ما
dead even U دقیقا برابر
reduplicate U دو برابر کردن
antitheses U برابر نهاده
senary U شش برابر ششگانه
doubled up U : دو برابر دوتا
doubled up U دو برابر کردن
doubled U اندازه دو برابر
level out U برابر کردن
doubled up U اندازه دو برابر
sevenfold U هفت برابر
manifold U چند برابر
septuple U هفت برابر
quintuple U پنج برابر
quadraple U چهار برابر
fair play U شرایط برابر
octuple U هشت برابر
leveller U برابر کننده
fivefold U پنج برابر
nip and tuck U تقریبا برابر
under the same conditions U شرایطی برابر
money worth U برابر پول
humbled to the dust U باخاک برابر
millionfold U یک میلون برابر
water resistant U مقاوم در برابر اب
prallelize U برابر کردن
leveler U برابر کننده
EC U پیشوند برابر با ex-
mustn't U برابر است با not must
eualize U برابر کردن
equalze U برابر کننده
antithesis U برابر نهاده
trebly U بطور سه برابر
against payment U در برابر پول
anti thesis U برابر نهاد
peer to each other U برابر با یکدیگر
parallelize U برابر کردن
triple precision U با دقت سه برابر
sextuple U شش برابر کردن
triple precision U دقت سه برابر
triplex U سه برابر کردن
identical U کاملا" برابر
Recent search history Forum search
1 no!i am not,repeat not,going back to my father to ask for money
2کلمه با جمله چه فرقی دارد
0عشق تنها چیزی هست که اگر واقعی شو بدست بیاری
0این است که
0برای محاسبه ضریب پایایی کل آزمون از فرمول اسپیرمن براون از چه فرمولی استفاده کنم؟
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com